از دیرباز، کف دست باز نشانه*ی حقیقت، صداقت، بیعت و تسلیم بوده است. بسیاری از سوگندها با قرار دادن کف دست بر روی قلب صورت میگیرد و زمانی که شخصی در حال ادای شهادت در دادگاه است، کف دست خود را نمایان میکند؛ کتاب مقدس را در دست چپ میگیرد و کف دست راست را برای مشاهدهی حضار بالا میبرد.
در برخوردهای روزمره، مردم از دو حالت اساسی کف دست استفاده میکنند. در حالت اول، کف دست رو به بالا میباشد که علامت گدایی برای پول یا غذا است. در حالت دوم، کف دست رو به پایین قرار میگیرد، انگار چیزی را پایین نگه داشته یا از بالا آمدنش ممانعت میکند.
یکی از معتبرترین روشها در تشخیص این که شخصی صادق و شریف است یا خیر*، مشاهدهی حالات کف دست است. همان طور که یک سگ برای اظهار تسلیم و سلطهپذیری، گردن خود را جلو میآورد، انسان هم از کف دستهایش برای اظهار همین رفتار یا احساس استفاده میکند. به عنوان مثال، زمانی که شخصی میخواهد کاملاً صادق و رک باشد، یک یا هر دو کف دست خود را در برابر طرف مقابل نمایان میکند و احتمالاً میگوید، «بگذار کاملاً رک باشم» زمانی که شخصی رفتاری صادقانه در پیش میگیرد و یا شروع به گفتن حقیقت میکند کف دستهایش یا بخشی از آنها را برای طرف مقابل نمایان میکند. همانند اکثر حرکات بدن، این حرکت کاملاً ناآگاهانه انجام میشود، و بدین ترتیب شما را متوجه صداقت شخص دیگر میکند. کودک هنگام دروغگویی یا پنهان کردن یک چیز، کف دستهایش را پشت خود قایم میکند. هم چنین، شوهری که میخواهد به همسر خود دروغ بگوید، دستهایش را در جیب خود میگذارد یا دست به سینه میشود و این حرکت، همسر وی را متوجه کتمان حقیقت میکند.
اغلب به فروشندهها میآموزند، چنان چه مشتری دلیلی برای نخریدن محصول آنها ارائه میکند، به کف دستهایش نگاه کنند، زیرا دلایل معتبر فقط با کف دستهای نمایان همراه است.
این سوال شاید به ذهن خواننده برسد که «اگر کف دستهایم به هنگام دروغگویی نمایان باشد، مردم گفتهی مرا باور خواهند کرد؟» پاسخ به این سوال آری و خیر است. اگر یک دروغ آشکارا با کف دستهای نمایان همراه کنید، شاید برای شنوندگان خود ریاکار به نظر برسید، زیرا خیلی دیگر از حرکاتی که باید به هنگام صداقت نمایان باشند، وجود ندارند و حرکات منفی که هنگام دروغگویی استفاده میشوند، با کف دستهای باز متناقض است.
همان طور که قبلاً ذکر شد، کلاهبردارها و دروغگوهای حرفهای کسانی هستند که میتوانند دروغهای خود را هنرمندانه با علائم غیر کلامی تکمیل کنند. هر چه استفادهی کلاهبردار از رفتار غیر کلامی حاکی از صداقت به هنگام دروغگویی ماهرانهتر باشد، حرفهی او بهتر انجام میشود.
البته میتوانید هنگام برقراری ارتباط با دیگران، باز کردن کف دستها را تمرین نمایید و خود را محقتر جلوه دهید؛ از طرفی، هر قدر که حرکات کف دستهای باز تبدیل به یک عادت شود، تمایل به دروغگویی نیز کمتر میشود. نکتهی جالب این جاست که اکثر مردم به سختی میتوانند با کف دستهای باز دروغ بگویند و در واقع استفاده از این حرکت، شاید بر کاهش دروغگویی تأثیر داشته باشد و مردم را تشویق کند که با شما صادق باشند.
یکی از اشارات غیر کلامی که کمترین توجه را به خود معطوف داشته اما از بیشترین قدرت برخوردار است، توسط کف دست انسان ارائه میشود؛ و زمانی که به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرد توشهای از اقتدار برای استفادهکنندهاش فراهم میکند و قدرت صدور فرمان سکوت به دیگران را میدهد.
در حرکات کف دست، سه حالت اصلی وجود دارد: کف دست رو به بالا، کف دست رو به پایین و کف دست بسته با یک انگشت به حالت اشاره. تفاوت بین این سه حالت، با یک مثال مشخص میشود: فرض کنیم که از شخصی درخواست میکنید که جعبهای را بلند کند و به نقطهی دیگری در همان اتاق حمل کند. فرض را بر این میگذاریم که شما از یک نوع آهنگ صدا، کلمات و حالت چهره استفاده میکنید و فقط حالت کف دستهای خود را تغییر میدهید. حالت کف دست رو به بالا به عنوان یک حرکت غیر تهدید آمیز و سلطهپذیر استفاده میشود که یادآور التماس گدای خیابانی است. شخصی که از او درخواست حرکت دادن جعبه شده است، احساس نمیکند که درخواست همراه با فشار است و در یک وضعیت معمولی مافوق یا زیر دست، از این درخواست احساس تهدیدشدگی نمیکند. زمانی که کف دست برگشته و به سمت پایین است، بلافاصله اقتدار را تداعی میکند. شخصی که از او چنین درخواستی شده، احساس میکند که برداشتن جعبه یک فرمان است و شاید نسبت به شما احساس دشمنی بکند، که این بستگی به نوع ارتباط شما با او دارد.
به عنوان مثال، اگر شخصی که از او این درخواست را نمودهاید، همکار هم تراز شما است، میتواند درخواست شما را که با کف دست رو به پایین همراه بوده رد کند؛ اگر کف دست شما به سمت بالا باشد، تمایل بیشتری به پذیرفتن درخواست شما نشان میدهد. اگر شخصی که این درخواست از او میشود، زیر دست شما باشد، این حرکت قابل قبول است زیرا شما از اقتدار لازم برای استفاده از آن برخوردار میباشید.
استفاده از انگشت اشاره یکی از ناراحت کنندهترین اشاراتی است که یک شخص میتواند در حین صحبت کردن به کار ببرد، به خصوص موقعی که همراه با کلمات سخنگو ضربه بزند. اگر شما عادت به این کار دارید، توجه خود را به حرکات کف دست رو به پایین و بالا معطوف نمایید. به زودی در مییابید که رفتار راحتتری توسط شما ایجاد میشود و اثر مثبتتری بر دیگران میگذارید.
مصاحفه یادگاری از زمان انسان غارنشین است. هر زمانی که انسانهای غارنشین با هم ملاقات میکردند، دستهای خود را به هوا میبردند و کف دست را نمایان میکردند تا مشخص شود که هیچ گونه سلاحی در دست ندارند یا پنهان نکردهاند. با گذشت قرنها، حرکت «کف دست در هوا» اصلاح شد و به کف دست روی قلب و انواع دیگر حرکات تغییر یافت. نوع امروزی این رسم قدیمی برای ادای احترام،* قفل کردن کف دستها درهم و دست دادن است که در اغلب کشورهای انگلیسی زبان، به هنگام شروع ملاقات و نیز خاتمهی آن، اجرا میشود. دستها معمولاً بین پنج تا هفت بار حرکت داده میشوند
اتاق خواب، خصوصی ترین فضا در یک خانه است و باید با خصوصیات اخلاقی و سلیقه و نیازهای صاحب یا صاحبان آن متناسب و هماهنگ باشد.
اتاق خواب کودکان معمولاً علاوه بر مکان خواب شامل فضای مخصوص بازی نیز هست و اتاق خواب نوجوانان علاوه بر جای خواب مکانی است برای انجام تکالیف و مطالعه چنان که اتاق خواب جوانان ممکن است اتاق کار آنان نیز باشد.
بنابراین اتاق خواب هر یک از اعضای خانواده باید به تناسب نیازهای آنان طراحی شود. در اتاق خواب کودکان باید از نبود اشیای خطرناک یا خطرساز مطمئن و اسباب و وسایل آن را ترجیحاً چوبی و بدون گوشه های تیز انتخاب کرد. همچنین پوشش زمین باید نرم و ضربه گیر باشد.
اتاق خواب نوجوانان نیز باید یک میز تحریر و نورکافی در روز و شب برای مطالعه داشته باشد و اتاق خواب جوانان باید به گونه ای طراحی شود که علاوه بر فضای کافی برای وسایل آنها، امکان پذیرایی از دوستانی را که احتمالاً به منزل می آورند، داشته باشد تا استقلال بیشتری برای آنان فراهم سازد.
از آنجا که وسایل شخصی هر فرد در اتاق خواب او نگهداری می شود پیش از هرچیز باید به کمدها و کشوها در اتاق خواب توجه کرد. برای استفاده بیشتر از فضای داخل کمدهای دیواری بهتراست طبقه بندی شوند، می توان از فرو رفتگی هایی که در میان ستونها در دیوار اتاق قرار دارند نیز برای ساخت طبقه بندی بهره گیریم و از آنها به عنوان کتابخانه یا فضایی برای نگهداری دیگر وسایل استفاده کنیم.
انتخاب تختخوابهایی که در زیر دارای کشوهستند نیز به افزایش فضای مناسب برای نگهداری وسایل شخصی کمک می کند و یا انتخاب تختخوابهای دوطبقه در مواقعی که دو کودک خردسال یا دو نوجوان از یک اتاق استفاده می کنند، می تواند فضای بیشتری را در اختیار فعالیتهای دیگر آنها قرار داد.
در انتخاب روتختی دقت داشته باشید. چرا که یکی از بزرگترین سطوح اغلب اتاق خواب بویژه اتاق خوابهای کوچک سطح روی تخت خواهد بود.
به خاطر داشته باشید دکوراسیون اتاق خواب بزرگسالان را می توان برای مدتی نسبتاً طولانی به یک شکل حفظ کرد اما دکوراسیون اتاق کودک باید در مدت زمانهای نسبتاً کوتاهی و با بزرگ شدن و تغییر کردن کودک و نیازهایش تغییر یابد و در هر زمان مناسب با ویژگیهای سنی او باشد، مثلاً ویژگیهای اتاق یک کودک نو پای 1/5 ساله با نیازهای کودک 3 ساله ای که به مهد کودک می رود و یا فرزند 7 ساله ای که محصل دبستانی است و به همین ترتیب در سالهای بالاتر متفاوت و حائز اهمیت است.