سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :21
کل بازدید :66094
تعداد کل یاداشته ها : 569
103/2/17
12:48 ص
بشر، حرف‌زدن‌ را با لال‌ بازی‌ شروع‌ کرد!
...................................................................................................................................................- احتمال‌ اینکه‌ زمانی‌ زبانی‌ واحد و مشترک‌ میان‌ آدمیان‌ بوده‌ است‌ وجود ندارد. از زبان‌ مردم‌ دوران‌ پارینه‌ سنگی‌ هیچ‌ آگاهی‌ نداریم‌. حتی‌ نمی‌دانیم‌ که‌ آیا مردم‌ آن‌ دوران‌، آزادانه‌ با زبان‌، بیان‌ مقصود می‌کرده‌اند یا نه‌؟ از نقاشیهای‌ مردم‌ پارینه‌ سنگی‌ بر ما آشکار شده‌ که‌ این‌ مردم‌ سخت‌ به‌ شکلها و حرکات‌ توجه‌ داشتند و چنین‌ پنداشته‌اند که‌ ایشان‌ بیشتر با حرکات‌ دست‌ و صورت‌ و دیگر اندامهای‌ آنچه‌ می‌خواستند بیان‌ می‌کرده‌اند. شاید کلماتی‌ که‌ مردم‌ کهن‌ به‌ کار می‌برده‌اند بیشتر فریاد هراس‌ و شهوت‌ و هیجان‌ و نام‌ و چیزهای‌ محسوس‌ بوده‌ و در بسیاری‌ از مواد شاید این‌ صداها تقلیدی‌ بوده‌ از صدای‌ آن‌ چیزها یا صداهایی‌ که‌ به‌ آن‌ چیزها بستگی‌ داده‌ شده‌ بود. سرآرتور اوانس‌ (Sir Arthur Evans) می‌گوید که‌ زبان‌ علامتی‌ در آمریکا زودتر از سخن‌ گفتن‌ پدید آمده‌ است‌. از آن‌رو که‌ زبان‌ علامتی‌ در میان‌ همه‌ی‌ سرخ‌ پوستان‌ آمریکای‌ شمالی‌ یکسان‌ و زبان‌ آوایی‌ گوناگون‌ است‌. نخستین‌ زبانها شاید مجموعه‌ای‌ بودند از کلمات‌ شگفتی‌ و هراس‌انگیز و شهوی‌ و هیجانی‌ و نام‌ چیزها. شاید نامهای‌ واحد را بافشارها و قطع‌ و وصلهای‌ صوتی‌ برای‌ رساندن‌ مفهومهای‌ گوناگون‌ ادا می‌کردند. مثلاً مردم‌ پارینه‌ سنگی‌ واژه‌ای‌ برای‌ «اسب‌» یا «خرس‌» داشتند. آن‌ گاه‌ با فشارها و ژستها می‌رساندند که‌ «خرس‌» می‌رود یا «خرس‌» را باید شکار کرد یا «خرس‌ مرده‌» یا «خرس‌ اینجا بود» یا «خرس‌ این‌ کار را کرد» و مانند اینها........................................................................................................................................

زبانهای‌ کهن‌ خیلی‌ کم‌، واژه‌ داشتند
.....................................................................................................................................- با گذشتن‌ زمانهای‌ دراز آدمیان‌ روش‌ بیان‌ عمل‌ و رابطه‌ی‌ میان‌ مفاهیم‌ مختلف‌ را ساختند. زبانهای‌ امروزی‌ هزارها واژه‌ دارد، اما کهن‌ترین‌ زبانها تنها چند صد واژه‌ داشتند. گفته‌ شده‌ است‌ که‌ روستاییان‌ امروز تنها با یک‌ هزار واژه‌ یا چیزی‌ کمتربیان‌ مقصود می‌کنند و سخن‌ می‌گویند و به‌ خوبی‌ می‌توان‌ پذیرفت‌ که‌ حتی‌ مردم‌ آغاز نوسنگی‌ مجموعه‌ی‌ لغاتی‌ بس‌ محدود و انگشت‌ شمار داشتند. شاید مردم‌ آن‌ روزگار با هم‌ به‌ بحث‌ و مکالمه‌ و توصیف‌ چیزها نمی‌پرداختند. برای‌ نقل‌ حوادث‌ دست‌ به‌ پای‌ کوبی‌ و ادا در آوردن‌ می‌زدند. نیروی‌ شمارش‌ ایشان‌ نیز بسیار محدود بود............................................................................................................................................

دستورگر زبان‌ چقدر پیشینه‌ دارد؟
.........................................................................................................................................- پیشرفت‌ سخن‌ گفتن‌ نخست‌ بسیار آهسته‌ بود و ضوابط‌ دستور زبان‌ و بیان‌ اندیشه‌های‌ ژرف‌ شاید بسیار دیر پدیدار شده‌ باشد، مثلاً شاید در زمان‌ 400 یا 500 نسل‌ پیش‌. ....................................................................................................................................................

زبانهای‌ آریایی‌
...................................................................................................................................- زبان‌شناسان‌ می‌گویند که‌ نتوانسته‌اند با قاطعیت‌ صفات‌ مشترکی‌ در میان‌ همه‌ی‌ زبانهای‌ آدمیان‌ بیابند. در سرزمینهای‌ پهناوری‌ گروههایی‌ از زبانها یافته‌اند که‌ ریشه‌ی‌ واژه‌های‌ آنها یکی‌ است‌ و روش‌ بیان‌ مقصود و اندیشه‌ در میان‌ آنها یکسان‌ است‌، اما در جاهای‌ دیگر زبانهایی‌ یافته‌اند که‌ میان‌ آنها حتی‌ در ساختمان‌ اساسی‌ آنها سازگاری‌ نیست‌ و در میان‌ عمل‌ و روابط‌ یکسان‌ نیستند و ضوابط‌ دستوری‌ آنها هم‌ کاملاً با یکدیگر متفاوت‌ است‌............................................................................................................................

مردمانی‌ با اندیشه‌ و زبان‌
......................................................................................................................................- یک‌ گروه‌ بزرگ‌ زبانهایی‌ که‌ تقریباً در سراسر اروپا تا هند رواج‌ دارند مشتملند بر انگلیسی‌ و فرانسوی‌ و آلمانی‌ و اسپانیایی‌ و ایتالیایی‌ و یونانی‌ و روسی‌ و فارسی‌ و زبانهای‌ گوناگون‌ هندی‌، این‌ زبانها را هند و اروپایی‌ یا آریایی‌ خوانند، ریشه‌های‌ اصلی‌ و ضوابط‌ دستوری‌ یکسانی‌ در آنها می‌توان‌ یافت‌. مثلاً واژه‌ی‌ Father و Mother انگلیسی‌ را Vater و Mutter آلمانی‌ و Pater و Mater لاتین‌ و Pater و Mater یونانی‌ و Pإre و Mإre فرانسوی‌ و Hair و Mair ارمنی‌ و Pitar و Matar سانسکریت‌ و مانند آنها بسنجید. بر همین‌ اساس‌ واژه‌های‌ زبانهای‌ آریایی‌ با قاعده‌ی‌ خاصی‌ از یکدیگر متفاوت‌ می‌شوند. مثلاً F در زبانهای‌ ژرمانیک‌ در لاتین‌ P است‌ و از قانونی‌ پیروی‌ می‌کنند که‌ به‌ نام‌ قانون‌ گریم‌ معروف‌ است‌. این‌ زبانها چیزهای‌ گوناگونی‌ نیستند، بلکه‌ از ریشه‌های‌ واحدی‌ گوناگونیهایی‌ پدید آمده‌ و زبانهای‌ مختلف‌ شده‌ است‌ و مردمی‌ که‌ به‌ این‌ زبانها سخن‌ می‌گویند روش‌ اندیشه‌ای‌ یکسان‌ دارند. ...............................................................................................................................................

زبان‌ آریایی‌ در 8000 سال‌ پیش‌ شکل‌ گرفت‌
.........................................................................................................................................- زمانی‌ در گذشته‌ی‌ دور در عصر نوسنگی‌ مثلاً 8000 سال‌ پیش‌ یا بیشتر شاید یک‌ زبان‌ واحد اصلی‌ بود، که‌ همه‌ی‌ این‌ زبانهای‌ آریایی‌ از آن‌ برآمده‌اند. در جایی‌ در میان‌ اروپای‌ میانه‌ و آسیای‌ غربی‌ شاید مردمی‌ از قبایل‌ مختلف‌ سرگردان‌ بودند و با هم‌ آن‌ چنان‌ در آمیخته‌ بودند که‌ یک‌ زبان‌ در میانشان‌ به‌ کار برده‌ می‌شد. برای‌ آسانی‌ سخن‌ بهتر است‌ ایشان‌ را آریایی‌ بنامیم‌. سرجانستون‌ ایشان‌ را «آریاییان‌ روسی‌» نامیده‌ است‌. ایشان‌ بیشتر به‌ نژادهای‌ گروه‌ سفید و مو بور و آبی‌ چشم‌ و پاره‌ی‌ فرعی‌ مردم‌ شمال‌ یا نژاد نوردیک‌ بستگی‌ دارند.