بسم الله الرّحمن الرّحیم
نام تو شنیده می شود
هر روز و هر لحظه
از حرکت مفصلهایم
در ترک بستر ، هنگام برخواستن و در برداشتن قدم
الحمد لله ربّ العلمین
چون مرغان که آب از گلویشان
بدون شکر پایین نمی رود
- به نسبت لطف تو-
ما را هم نفسی بی شکرت نمی آید و نمی رود
و شکر تو نیاز ماست
الرّحمن الرّحیم
گناه من بسیار است و رحم تو بیشتر
ملک یوم الدّین
شرط ما رضایت توست
هر روزی که باشد
ایّاک نعبد و ایّاک نستعین
مست و پا بستت هستیم
امر، امرِ توست
شرط، امرِ توست
گر مرگ، امرِ توست
این سرِ ما و این دشنه تو
اهدنا الصّرط المستقیم
کور شدیم در مقابلت
چشم ما را ظرفیت آن نور نبود
حالا دست ما را بگیر و چشم ما باش
صرط الّذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم ولا الضّالّین
ما را پی نخود سیاه نفرست
[2]