سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :28
بازدید دیروز :33
کل بازدید :66250
تعداد کل یاداشته ها : 569
103/2/30
10:19 ص

از همان کودکی به نوشتن علاقه داشتم و در مدرسه هم انشاء را بیشتر از همه دوست داشتم و همیشه نمره بیست از این درس می گرفتم.تا اینکه در سن 12..13سالگی بصورت جدی تر کمی به این مسئله نگاه کردم و یک بار در یک همایش در آن سالها که با حضور یک نویسنده بود شرکت کردم و یکجورایی آن را ول کردم تا سن 23 سالگی تا دوباره به جلسات کارگاهی و داستانخوانی روی آوردم و نزدیک به چهارسال در این جلسات زحمت کشیدم و بقولی در زیر تیغ نقادان و نقد کننده ها که بسیار در بعضی مواقع مفید بود..پوست انداختیم و بالاخره داستانویس شدیم اما صد افسوس از این بخت که به خاطر این وضعیت نشر و نداشتن بودجه کافی و یکجورایی هم بخاطر باب شدن همیشگی این ادبیات پوپولیستی که جای زیادی را در جامعه ی ما باز کرده آثار خاص و مخاطب خاص خود و به همان صورت طرفداری ناشرین از آن آثار نه آثار ی با مخاطب خاص..و چه به سبک همان ادبیات که یکخورده ای افکار روشنفکری هم قاطی شده باشد و ناشرین ادعای نشر جهان تازه ادبیات و هزار تا اسم جدید را بر آن بگذارند ناشرین ما هم به آن سمت کشیده شدند.

و آثار من با آن همه زحمت به نشر الکترونیک سپرده شد یعنی مرگ آثار تا حدودی و زحماتی که به باد فنا رفت.یعنی انا الله راجعون آثار...

این رنجنامه برای این نوشته شده است که بدانید من یک روزه داستانویس نشدم و بقولی پوست انداختیم و مو ریختیم در این کار فکری نویسندگی داستان کوتاه.

حسام الدین شفیعیان