شهروند ارجمند، بر اساس مصوبات ابلاغی از تاریخ 1/3/1390 بهای خدمات در اتوبوسهای خطوط روزانه درونشهری سازمانی 1000 ریال و اتوبوسهای بخش خصوصی 2000 ریال میباشد.
روابط عمومی سازمان اتوبوسرانی
بزرگنمایی: همین دیروز که نه پریروز خبر دادند که بلیت اتوبوس شرکت واحد از اول خرداد ماه (عنایت کردید که خیلی از دیروز و پریروز میگذرد) در مشهد دو برابر میشود. یعنی به عبارتی به ازای هر یک قطعه بلیت نازنینی که بابت سوار شدن به اتوبوس شرکت واحد سازمان اتوبوسرانی شهرداری مهربان مشهد میپرداختید حالا باید 2 عدد بلیت نازنین به جناب راننده مرحمت نمایید. البته اگر هوس کردید سوار جت بویینگ 94 بخش خصوصی اتوبوسرانی شوید و طعم سفر درون شهری با خطوط پرسرعت یا همان تندرو را بچشید، میبایست 2 صدتومانی ناقابل که به عبارتی میاندازد 200 تومان به راننده شیکپوش بخش خصوصی تقدیم نمایید. ناگفته نماند بعد از آنکه مسئولان شهری دیدند هوا پس است و ممکن است برخی از شهروندان نازنین به سبب پسی هوا (!) پس بیفتند و کار به اورژانس و آژانکشی بیفتد(!) تصمیم گرفتند مثل همیشه سیاست آهسته آهسته آرام کردن را پیشرو بگیرند. این شد که ابتدا بلیت بخش خصوصی را گران کردند و بعد از یک هفته و از تاریخ 7 خردادماه سال جاری اقدام به بالا بردن نرخ بلیت اتوبوسهای شرکت واحد سازمانی کردند. حالا که با اصل ماجرا آشنا شدید، برویم به سراغ یک سری خوانندگان گرامی که سر زده و همچین «ییهو» سر وقتشان رفتیم تا ببینیم آیا از گرانشدن نرخ بهای خدمات درون شهری اتوبوس های شرکت واحد ناراحتند یا نه اتفاقا خیلی هم خرسندند؟! با ما تا پایان همراه باشید...
رضا، نادر، فرشاد و محمدحسن از آن گروه جوانها هستند که تا سوار اتوبوس میشوم دلم می خواهد خفهشان کنم! 4 تا صندلی را اشغال کردهاند و بلند بلند میگویند و میخندند. انگار نه انگار که اتوبوس وسیله نقلیهعمومی است! وقتی مینشینم صندلی پشت سرشان خدا خدا میکنم تا وقتی میخواهم قاتیشان شوم و با آنها در مورد گرانی بلیت اتوبوس صحبت کنم مسخره بازی درنیاورند. کافی است بفهمند من خبرنگار هستم تا باقی مانده اتوبوس را هم روی سرشان بگذارند. مسیر 7. خط تندرویی که متعلق به بخش خصوصی است و چند روزی میشود که روی اتوبوس با فونت درشت نوشته: کرایه 200 تومان! ازشان میپرسم شما همه دانش آموز هستید؟ با همان شور و هیجان جوانی که گاهی اعصاب خردکن میشود جواب مثبت میدهند. دانشآموزان رشته انسانی. محمد حسن در مورد گرانی بلیت اتوبوس میگوید: «والا ما که پول تو جیبی بگیر پدرمان هستیم. شاید برایمان خیلی فرق نکند...» فرشاد میپرد توی حرفش و میگوید: «چرا اتفاقا خیلی فرق دارد. این طوری مجبوری بیشتر منت بابا را بکشی تا پول تو جیبی بدهد...» همه میزنند زیر خنده. تقریبا در اتوبوس تابلو شدهایم! رضا ادامه میدهد: «تازه وقتی میخواهی بروی عشق و حال...» عشق و حال را اینگونه معنا میکنیم تا خدایی نکرده سوءتفاهم نشود: «عشق و حال همان گیم نت رفتن، پارک رفتن و تفریحات سالم دانشآموزان و خلاصه جوان جماعت است.» رضا میگفت: «تازه وقتی میخواهی بروی عشق و حال پول ته جیبت نمیماند...» نادر که معقولتر از بقیه است، میگوید: «حالا مگر چند وقت است گران شده است.» همه میخندند. از صحبت با جوانهای پرشور و جالب این خط اتوبوس حرفهای زیادی دستگیرم میشود. حرفهایی که شاید ساده و کوچه و بازاری بود اما عمیق بود. با خودم میگویم آیا این گرانی در روند زندگی روزانه این جوانها تاثیرگذار است؟ آیا این گرانی کم شدن پول توجیبی آنها را به همراه دارد؟ آیا این مسئله برای آنها که شاید ماهانه مبلغ کمی پول برای تفریح به حساب جیبشان واریز میشود، مشکلساز نخواهد شد؟ آیا گران شدن بلیت اتوبوس برای قشر جوان و دانشجو یا دانشآموز شهری گران تمام نمیشود؟! و چند آیای مهم دیگر...
«عین خیالمان نیست!؟» این را با علامت تعجب و سوال درشت، مینا میگوید. مینا که هر روز برای رفتن به دانشگاه باید سوار اتوبوس شود، میگوید: «درست است قیمت بلیت اتوبوس با کرایه تاکسی قابل مقایسه نیست ولی حقیقت این است که تو این شهر هر وقت تقی به توقی (!) بخورد و چیزی گران شود روی تمام قیمتها اثر میگذارد.» مینا در رشته معماری درس میخواند. او ادامه میدهد: «این نیست که ما خانمها چون پولمان را از پدرمان میگیریم عین خیالمان هم نباشد. همین دیروز کلاسم دیر شده بود با تاکسی رفتم. وقتی میخواستم کرایه همیشگی را به راننده تاکسی بدهم (500 تومان) برگشت به من گفت 600 تومان! وقتی پرسیدم چرا؟ هزار و یک دلیل آورد که خندهدارترین و جالبترینش به نظر من این بود که گفت اتوبوس گران شده، تاکسی نمیخواهید گران شود؟!» مینا سعی میکند حرف هایش را جمع و جور کند و خیلی جمعبندی شده این تحلیل را از گرانی بلیت اتوبوس ارائه دهد: «اگر برای این گرانی شورای شهر و سازمان اتوبوسرانی یا نمیدانم هر جایی که این قانون را مصوب کرده است، ضوابطی باشد ایراد ندارد. یعنی حداقل حالا که کرایههای اتوبوس بالا رفته است، کیفیت آنها هم بهتر شود. رانندهها بهتر شوند. خطها سر وقت بیایند...» از مینا جدا میشویم و میرویم سراغ فاطمه. او دانش آموز رشته ریاضی است. فاطمه در مورد گرانی بلیت اتوبوس معتقد است: «خب الان نصف پول توجیبی ماهانهام را باید برای کرایه بگذارم. البته خوشبختانه تابستان در راه است و دیگر نیاز نیست هر روز بروم مدرسه!» فاطمه دوم دبیرستان است. او ادامه می دهد: «شاید برای ما دانش آموزان زیاد فرق نکند بلیت گران شده ولی بابا مامانهایمان باید بیشتر پول تو جیبی به ما بدهند.» فاطمه ته حرفش میخندد و با شیطنت میگوید: «طفلکیها...»!/روزنامه خراسان/